خاطرات تبلیغی
دوشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۲، ۰۶:۵۱ ق.ظ
امسال برای تبلیغ محرم به روستای خودم رفتم اسمش نودران است.
روز اول به کلاس اول ابتدایی رفتم قیافه همه بچه ها برایم آشنا بود چون پدراشون را دیده بودم وبعد با خودم گفتم شاید بچه ها من یا پدرم را بشناسند به همین خاطر از بچه ها پرسیدم :
بچه ها پدر من کیه ؟
بچه همه با هم گفتند : امام خمینی
۹۲/۰۸/۲۷