دلایل مدیریت حضرت مهدى علیه السّلام در زمان غیبت
برخى از دلایلى که مدیریت حضرت بقیة اللّه الاعظم علیه السّلام در زمان غیبت را ثابت مىکند عبارتند از:
الف) قرآن:
کتاب خدا یکى از بهترین منابع مستند و محکمى است که در اختیار بشریت است و مسلمان و کافر در برابر عظمت او تسلیم شدهاند. اگر هیچ دلیلى بر مدیریت حضرت مهدى علیه السّلام در زمان غیبت نداشتیم به جز سورۀ مبارکه قدر، از هر دلیل و مدرکى کفایت مىکرد.
امام محمّد باقر علیه السّلام فرمودند:
«یا معشر الشیعة خاصموا بسورة انا انزلنا تفلجوا»
( اصول کافى، ج ١ ، ص ٢۴٩ )
«اى شیعیان! با مخالفان امامت به وسیلۀ سوره قدر استدلال کنید تا پیروز شوید.»
نحوۀ استدلال
باتوجه به آنکه قرآن تا روز قیامت کتاب باقى و معجزه همیشگى اسلام و از جانب خداوند متعال بر قلب رسول اکرم صلّى اللّه علیه و اله نازل شده است، این سوره هم تا روز قیامت جاودانه و باقى خواهد ماند.
خداوند متعال در این سوره مىفرماید:
«تَنَزَّلُ اَلْمَلاٰئِکَةُ وَ اَلرُّوحُ فِیهٰا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ»
(سوره قدر، آیه ۴)
«فرشتگان و روح در شب قدر به امر پروردگارشان هر امر و فرمانى را بر ولى امر نازل مىکنند»
کلمه «تنزل» فعل مضارع است و دلالت بر استمرار مىکند یعنى تنها در زمان رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله مسئله نزول ملائکه در شب قدر نبوده بلکه تا روز قیامت این تنزیل ادامه خواهد داشت. همانطور که از ابتداى خلقت و از آدم تا خاتم بر تمامى انبیاء الهى و اوصیاء آنها امور و مقدرات، در شب قدر نازل مىشده است. (اصول کافى، ج ١ ، ص ٣۶۶ )
ملائکه و روح خدمت چه کسى مىرسند؟
بعد از وجود مقدس رسول اکرم حضرت محمد مصطفى صلّى اللّه علیه و اله ملائکه و روح که فرشتهاى بالاتر از جبرئیل است هر سال، در شب قدر خدمت چه کسى مىرسند؟ چه کسى لیاقت دارد که تمامى ملائکه الهى به خدمت او مشرّف شوند؟ کدامیک از خلفا، سلاطین، پادشاهان و امرا چنین ظرفیت، صلاحیت و لیاقتى را داشتهاند و کدام یک تا به حال چنین ادعایى کردهاند؟
یقینا این امر عظیم و نزول ملائکۀ الهى بر کسى باید باشد که هم سنخ رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله باشد و هیچکس چنین سنخیتى با رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله ندارد مگر اهل بیت آن حضرت که در حدیث ثقلین در کنار قرآن قرار داده شدهاند، و اولین آنها وجود مقدس امیر المؤمنین علیه السّلام و آخرین آنها حضرت مهدى علیه السّلام است (اصول کافى، ج ١ ، ص ٣۵٨ ) و خود این آیه دلیل محکمى است بر زنده بودن حضرت مهدى علیه السّلام.
ملائکه براى چه امرى نازل مىشوند؟
آنچه که در روایات به آن اشاره شده است، علت نزول ملائکه بر ولى امر علیه السّلام تقدیم مقدرات امور جهان هستى و تنظیم وظایف حضرت از جانب خداوند متعال است. امام باقر علیه السّلام در خصوص این آیه فرمودند:
«در شب قدر بیان همه امور و دستورات آن سال بر ولى امر نازل مىشود و به او ابلاغ مىشود که در مورد خود، چه او امرى را باید اجرا کند و دربارۀ مردم چه امرى را باید اجرا کند و نیز بر او ابلاغ مىشود که در سال آینده چگونه عمل کند و چه کارهایى انجام دهد.» ( اصول کافى، ج ١ ، ص ٣۵٨ )
بنابراین طبق تفسیر سورۀ قدر، وظایف و مسئولیتهاى یک ساله امام زمان علیه السّلام در مورد خود و امور عالم خلقت، در شب قدر توسط ملائکه الهى و روح القدس نازل مىشود تا حضرت، طبق مشیّت الهى به تدبیر امور جهان هستى در آن سال بپردازد.
با نگاهى اجمالى به آیات دیگرى که در خصوص شب قدر نازل شده است ( دخان، آیه ۴ : «فِیهٰا یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ» ؛ در شب قدر هر امرى با حکمت و تدبیر معین مىشود.)و نیز جمعبندى آیاتى که در خصوص حضرت مهدى علیه السّلام تأویل و تفسیر مىشود و ضمیمه نمودن روایاتى که به شرح و تفسیر آن مىپردازد همگى مؤید این مطلب است که حضرت مهدى علیه السّلام در زمان غیبت به تدبیر امور و تربیت نیرو پرداخته و جهان بشریت را با تدبیر و به صورت طبیعى آماده فرج و تشکیل حکومت عدل الهى در سراسر جهان مىفرماید.
ب) روایات:
احادیث و روایات فراوانى که دلالت مىکند بر آنکه حضرت صاحب الامر علیه السّلام در بین مردم حاضر مىشود، سخن آنان را مىشنود، با آنها رفتو آمد مىکند، در مسائل جزئى و کلان جامعه دخالت کرده و نقشآفرینى مىکند آنقدر زیاد و متنوع است که اگر با دقت به عبارات و کلمات آن توجه شود به این جمعبندى خواهیم رسید که حضرت مهدى علیه السّلام در زمان غیبت به تدبیر امور مىپردازند.
حضرت على علیه السّلام در خصوص ایام غیبت حضرت مهدى علیه السّلام مىفرماید:
«و ما أقرب الیوم من تباشیر غد یا قوم. هذا ابّان ورود کلّ موعود و دنوّ من طلعة ما لا تعرفون. . . لیحلّ فیها ربقا و یعتق فیها رقّا و یصدع شعبا و یشعب صدعا فى سترة عن النّاس لا یبصر القائف اثره و لو تابع نظره. ثمّ لیشحذنّ فیها قوم شحذ القین النّصل. . .» ( نهج البلاغه، خطبه ١۵٠ )
«اى مردم! چه نزدیک است امروز ما به فردایى که سپیدۀ آن آشکار شد.
اینک ما در آستانۀ تحقق وعدههاى داده شده و نزدیکى ظهور آن چیزهایى که نمىدانید قرار داریم. بدانید آن کس از ما (حضرت مهدى علیه السّلام) که فتنه- هاى آینده را دریابد. با چراغى روشنگر در آن گام مىنهد و برهمان سیره و روش پیامبر صلّى اللّه علیه و اله و امامان معصوم علیهم السّلام رفتار مىکند تا گرهها را بگشاید.
بردگان و ملتهاى اسیر را آزاد سازد، جمعیتهاى گمراه و ستمگر را پراکنده و حق جویان پراکنده را جمعآورى کند. آن حضرت علیه السّلام سالهاى طولانى در پنهانى از مردم به سر مىبرد. آن چنانکه اثر شناسان، اثر قدمش را نمىشناسند گرچه در یافتن اثر و نشانهها تلاش فراوان کنند.
سپس گروهى براى درهم کوبیدن فتنهها آماده مىگردند و چون شمشیرها صیقل مىخورند.»
حضرت على علیه السّلام در این خطبه با صراحت از اقدامات و فعالیتهاى حضرت مهدى علیه السّلام که به صورت پنهان مدیریت مىشود پرده برمىدارد:
١ . باز نمودن گرهها.
٢ . آزاد کردن بردگان (ملتها و انسانهاى اسیر و دربند) .
٣ . متفرق کردن گمراهان.
۴ . متحد کردن حق جویان.
و این کارها را تا زمانى انجام مىدهد که گروهى از یاران حضرت براى درهم کوبیدن فتنهها در زمان ظهور آماده شوند همانند آماده شدن شمشیر به دست آهنگر.
در روایت دیگرى حضرت على علیه السّلام مىفرماید:
«فو ربّ علىّ! ان حجتها علیها قائمة، ماشیة فى طرقاتها، داخلة فى دورها و قصورها. جوّالة فى شرق الارض و غربها، تسمع الکلام و تسلّم الجماعة. . .» (روزگار رهایى، ج ١ ، ص ٢٢٣ . به نقل از غیبت نعمانى، ص ٧٢ )
«سوگند به خداى على! حجت خدا در میان آنان است، در کوچه و بازار آنها گام برمىدارد و بر خانههاى آنان وارد مىشود و شرق و غرب عالم را طى مىکند و گفتار مردم را مىشنود و در اجتماعات آنان وارد شده به آنها سلام مىدهد.»
به راستى، این همه رفتوآمد و نشست و برخاست با مردم براى چیست؟ آیا جز نقشآفرینى، هدایت، دستگیرى و به عبارت دیگر آیا جز مدیریت امور است؟
و نیز حضرت مهدى علیه السّلام در توقیع شریف خویش مىفرمایند:
انّا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم و لو لا ذلک لنزل بکم اللأواء و اصطلمکم الاعداء. (احتجاج طبرسى، ج ٢ ، ص ۵٩۶)
ما در رسیدگى به امور شما و سرپرستى شما کوتاهى نمىکنیم و یاد شما را از خاطر نبردهایم که اگر جز این بود، دشوارىها و مصیبتها بر شما فرود مىآمد و دشمنان، شما را ریشهکن مىنمودند.
ج) ادعیه و زیارات:
ادعیه و زیارات مستند و معتبرى که از جانب امامان معصوم علیه السّلام صادر شده دلالت بر مدیریت حضرت مهدى علیه السّلام در زمان غیبت مىکند.
دعاى افتتاح:
یکى از دعاهاى پرمحتوا و قابلتوجه که در بهترین ایام سال یعنى ماه مبارک رمضان بهویژه در شبهاى قدر خوانده مىشود دعاى افتتاح است که سه بخش دارد؛ قسمت اول: حمد و ثناى الهى، قسمت دوم: سلام و صلوات بر حضرات چهارده معصوم علیهم السّلام و قسمت سوم: نتیجهگیرى از دعا، که توجه به امام عصر علیه السّلام و قسمت عمدهاى از دعا را تشکیل مىدهد.
در فراز پایانى دعا چنین مىخوانیم: . . . اللهم المم به شعثنا و اشعب به صدعنا وارتق به فتقنا. . .» (مفاتیح الجنان، دعاى افتتاح)؛ خدایا پریشانى ما را به حق آن حضرت جمع گردان و پراکندگى ما را به وجود آن حضرت اصلاح فرما. . .
نکته قابلتوجه آنکه فرازهاى پایانى دعاى افتتاح (اللهم المم به شعثنا و اشعب به صدعنا) با سخنان حضرت على علیه السّلام در خطبه ١۵٠ نهج البلاغه همخوانى دارد (یصدع شعبا و یشعب صدعا) .
صاحب تدبیر کیست؟
در زیارت حضرت بقیة اللّه الاعظم علیه السّلام او را «صاحب تدبیر» مىدانیم و چنین مىخوانیم:
«السلام علیک یا محمد بن الحسن الحجة، السلام علیک یا صاحب الامر، السلام علیک یا صاحب التدبیر، السلام علیک یا مولانا یا صاحب الزمان» (صحیفه مهدیه، ص ۵٧٧ ، زیارت چهارم حضرت مهدى علیه السّلام که در مشکلات و موارد خوف خوانده مى- شود)
صاحب الزمان، صاحب الامر، صاحب تدبیر، سه ویژگى و لقب آقا امام زمان علیه السّلام است که در این زیارت به آن اشاره شده است. یعنى صاحب امور زمان که آن را به بهترینوجه تدبیر و مدیریت مىکند.
صاحب تدبیر به کسى مىگویند که همیشه همراه هر تدبیر و همنشین آن است. یعنى کسى که آغاز و انجام و آشکار و پنهان هر کارى را مىداند و براى عمق بخشیدن به کار و استمرار بخشى آن، بهگونهاى برنامهریزى مىکند که کار، ناقص و ناتمام نشده و به نحو احسن ادامه پیدا کند.
د) دلیل عقلى:
علاوه بر دلایلى که از آیات و روایات، ادعیه و زیارات بر مدیریت حضرت ولى عصر علیه السّلام اقامه شد، از نظر عقلى هم و لو بدون مراجعه به نقل، مىتوان چنین امرى را ثابت کرد.
به راستى امامى که عصارۀ تمام عالم خلقت از آدم تا خاتم و از انبیاء الهى تا اوصیاء آنهاست و تنها بازماندۀ اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام است و هدف نهایى خلقت به دست پرتوان او محقق خواهد شد و همه ادیان و مذاهب وعدۀ آمدنش را دادهاند، دست روى دست گذاشته و براى تحقق اهداف خویش و زمینهسازى فرج هیچ اقدامى نمىکند و تنها به عبادت و دعا پرداخته تا روزى خداوند متعال برگه فرج را امضاء نماید، آنگاه یک شبه به صورت معجزهآسا همه امکانات براى او فراهم شده و تمام جهان آماده و مهیاى حضور حضرتش شوند؟ حاشا وکلا! هرگز چنین نبوده و نخواهد بود!
بشریت هرچه باایمان و اعتقاد باشد هرگز نخواهد توانست به تنهایى مقدمات تشکیل چنین حکومت باعظمتى را فراهم کند که شرق و غرب عالم را به تسخیر خویش درآورد. بلکه باید راهنمایى و هدایت شود.
قلمرو حکومت حضرت، همه هستى است نه محدودۀ جغرافیایى خاص و محدود به شصت یا هفتاد سال عمر یک انسان نیست بلکه ماندگار خواهد بود.
قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه و اله:
«و الذى بعثنى بالحق نبیّا لو لم یبق من الدنیا الایوم واحد لطوّل اللّه ذلک الیوم حتى یخرج فیه ولدى المهدى فینزل روح اللّه عیسى بن مریم فیصلّى خلفه و تشرق الارض بنوره و یبلغ سلطانه المشرق و المغرب» (کمال الدین، ص ٢٨٠)
«سوگند به خدایى که مرا به حق به پیامبرى برانگیخت اگر از عمر دنیا جز یک روز باقى نمانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانى کند تا فرزندم مهدى علیه السّلام در آن روز ظهور کند. پس روح اللّه عیسى بن مریم علیهما السّلام از آسمان فرود آید و پشت سر او نماز گزارد و زمین به نورش روشن گردد و حکومتش به شرق و غرب عالم خواهد رسید.»
در روایت دیگرى وجود مقدس رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله خطاب به امیر المؤمنین على علیه السّلام فرمودند:
«یا على! امامان بعد از من ١٢ نفر هستند که اولین آنها توهستى و آخرین آنها قائم مىباشد که خداى عز و جل به دست او شرق و غرب عالم را فتح خواهد کرد.» (کمال الدین، ص ٢٨٢)
بنابراین امام زمان علیه السّلام در جهت ایجاد آن آرمان الهى نقشآفرین خواهد بود و غیبت هم نمىتواند مانع باشد. چون غیبت، پنهان بودن و در پنهانى کار کردن است نه بیکارى و معطّلى. مقدمهسازى براى تشکیل حکومت جهانى در زمان غیبت هرگز نمىتواند تعطیل بردار باشد بلکه از جهتى دست امام علیه السّلام را بازتر مىسازد و به دور از تنگناها و برخى مزاحمتها به تدبیر امور و آرایش نیرو پرداخته و بسیارى از توطئهها بر ضد شیعه و مسلمانان را خنثى مىسازد. آن حضرت با حفظ جوامع شیعى و تشکیل دولتهاى شیعى زمینه را براى دولت جهانى اسلام مهیا خواهد کرد.
ه) شواهد مسلّم تاریخى
یکى دیگر از دلایل مدیریت امام زمان علیه السّلام در زمان غیبت، شواهد مسلّم تاریخى است که با مرور تاریخ شیعه خصوصا و تاریخ جهان عموما با هزاران نکته در این زمینه مواجه مىشویم که در خلال بحث به گوشههایى از آن اشاره خواهد شد.
نحوه مدیریتهاى الهى و غیر الهى
در مدیریتهاى معمولى در اکثر موارد، مدیر و زیر مجموعه وى، سعى و تلاش فراوانى در جمعآورى آمار و ارقام و ارائه گزارش به مافوق خود دارند. گرچه در برخى موارد ارائه آمار و گزارش ضرورت دارد، اما اگر هدف همین باشد، چه بسا کیفیت، فداى ضرورت و دقت، فداى سرعت شود. اما در مدیریت الهى سعى و تلاش مدیر، رضایت خدا و اخلاص در کار است و ارائه گزارش و آمار و ارقام، فرع بر انجام وظیفه و خدمت به خلق خدا است. در مدیریتهاى الهى، خدمت نمودن بدون سروصدا و هیاهو انجام مىشود، خواه دیگران متوجّه شوند و قدر بدانند و خواه غافل شده و قدرناشناسى کنند. آنچه که مورد رضایت خداست و خیر و صلاح زیر مجموعه در آن است انجام مىگیرد. ولى مدیریّتهاى غیر الهى با سر و صدا و تبلیغات و منفعتطلبى و سهم خواهى همراه است.
نمونهاى از مدیریت خداوند متعال در عالم خلقت
تدبیر الهى در اداره عالم خلقت، آنقدر دقیق و عمیق است که در ذرّه ذرۀ آن عدالت، حکمت و قدرت، موج مىزند. و هرروز هزاران مورد از ا ین نوع مدیریتها در عالم خلقت و در برابر دیدگان ما اعمال مىشود اما با غفلت و بىتفاوتى از کنار آن مىگذریم.
زنى آمد خدمت حضرت داود نبى صلّى اللّه علیه و اله و با گلایه و ناراحتى گفت: اى نبى خدا چگونه شما مىگویید خدا عادل است و حال آنکه چند بچه یتیم دارم و از راه نخریسى براى آنها امرار معاش مىکنم، اما امروز که مى خواستم محصول زحمات خود را به بازار آورده و بفروشم، باد تندى وزیدن گرفت و کلاف نخهایى که بر سر نهاده بودم با خود برد و همه زحمات من از بین رفت و اینک فرزندان یتیم من گرسنه ماندهاند. حضرت داود علیه السّلام فرمود: بنشین و کمى صبر کن. پس از لحظاتى چند نفر وارد شدند و کیسهاى زر خدمت حضرت داود علیه السّلام گذاشتند و گفتند: اى نبى خدا! در دریا دچار طوفان شدیم و کشتى ما دچار آسیب شد و از حرکت بازایستاد.
نذر کردیم اگر خدا ما را نجات دهد هدیهاى نزد شما بیاوریم. تا اینکه پرندهاى بر سر ما آمد و کلاف ریسمانى بر سر ما انداخت. با آن ریسمانها کشتى را تعمیر کرده و نجات یافتیم و اینک این کیسه را که هزار دینار در آن است خدمت شما آوردیم تا به عهد خود با خدا عمل کرده باشیم. وقتى جماعت نجات یافته برخاستند و رفتند حضرت داود علیه السّلام کیسه زر را به آن بیوه زن داد و فرمود: این هم از عدالت خدا که براى تو در دریا تجارت مىکند.( کشکول طبسى، ج ٢ ، ص ٣٩٣ . و کشکول بحرانى، ج ٣ ، ص ١۶٣ .)
رود کشتى آنجا که خواهد خدا اگر جامه بر تن درد ناخدا
منبع:
کتاب امام حاضر، مدیر ناظر مدیریت امام زمان علیه السلام در زمان غیبت . صفحه 50-61